مرا بخاطر من دوست داری میدانم... میدانم و از نگاهت میخوانم که تنفس تو به نگاه من وابسته شده است. اگرچه با غرور میگویم دوستت ندارم ولی خوب میدانی که وجوت برایم عزیز است... چه خوب شد که قبل از اینکه مرا به میهمانی عشق دعوت کنی، هوس را شناخته بودم که اکنون قدرشناس مهربانیهای تو باشم. قدرشناس آن جشن تولد رؤیایی...