آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

بدون عنوان

همه میدون ن که اینجا کوپه شماره سیزده قسمتی از زندگی منه ,  همیشه نوشتم از روزهای خوب و تلخ زندگیم , اینجوری آروم بودم ,  اینجا هم قطارانی بودن که با دعواهاشون  با حرفاشون , با  نظراتشون  شاد بودم .  شاید هیچوقت فکر نمیکردم قسمتی از خاطراتم رو اینجا بذارم و برم .

ولی میرم نه اینکه دوست دارم برم , نه اینکه دلبسته اینجا نیستم . نه اینکه هوای شرجی اینجا رو دوست ندارم که دارم ......که همه میدونید من عاشق کوپه م . که میدونید دل بسته اینجام.

میرم که نشون بدم همه خوشی ها پایدار نیستن. شاید شبی دوباره از خواب بیدار بشم و بنویسم از سرگیجه های مدام .

اولین شب آرامش


پی نوشت : قرار بود کوپه پاک بشه ولی ........