همه میدون ن که اینجا کوپه شماره سیزده قسمتی از زندگی منه , همیشه نوشتم از روزهای خوب و تلخ زندگیم , اینجوری آروم بودم , اینجا هم قطارانی بودن که با دعواهاشون با حرفاشون , با نظراتشون شاد بودم . شاید هیچوقت فکر نمیکردم قسمتی از خاطراتم رو اینجا بذارم و برم .
ولی میرم نه اینکه دوست دارم برم , نه اینکه دلبسته اینجا نیستم . نه اینکه هوای شرجی اینجا رو دوست ندارم که دارم ......که همه میدونید من عاشق کوپه م . که میدونید دل بسته اینجام.
میرم که نشون بدم همه خوشی ها پایدار نیستن. شاید شبی دوباره از خواب بیدار بشم و بنویسم از سرگیجه های مدام .
اولین شب آرامش
پی نوشت : قرار بود کوپه پاک بشه ولی ........