آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

نه اینکه خوبم

گریه نمیکنم نه اینکه سنگم 

گریه غرورمو به هم میزنه 

مرد برای هضم دلتنگی هاش  

گریه نمیکنه قدم میزنه 


گریه نمیکنم نه اینکه خوبم 

نه اینکه دردی نیست  

نه اینکه شادم  

یه اتفاق نصفه نیمه ام که  

یهو میون زندگی افتادم 

 

یه ماجرای تلخ ناگزیرم 

یه کهکشونم ولی بی ستاره 

یه قهوه که هر چی شکر بریزی 

بازم همون تلخیه ناب رو داره

نظرات 5 + ارسال نظر
:) یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:26 ب.ظ

مرد برای هضم دلتنگی هاش
گریه نمیکنه قدم میزنه!

یه موقع هایی خیلی این آهنگو گوش می دادم و از خودم می پرسیدم:
چرا میگه:مرد ؟

من مردایی رو میشناسم که گریه میکنن و
یکی مثه خودم که واسه رفع دلتنگی گریش نمیگیره!

به هر حال اگه دلتنگی قدم بزن تا شاید آسمون به جات برات بباره!

مهناز سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:16 ق.ظ

سلام
داری بهتر میشی
آره این خیلی خوبه که ما خانوم ها هرچند هم قوی میتونیم بابت غصه هامون با خیال راحت بشینیم و های های گریه کنیم . و سبک شیم
با گریه دل بقیه رو بدست میاریم
براشون با گریه ناز می کنیم

بهار سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:31 ب.ظ

الان که دیگه خوبی عزیز:-)
نیستیییییییییی؟

خووووووووووووووووووووووووفم

جوجو شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ب.ظ

آخه نازی! فکر کنم قدم نمیزنی با ماشین میچرخی تا آروم بشی
درسته؟

فعلا که ماشین ندارم

[ بدون نام ] یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:53 ب.ظ

اه....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد