آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

برای خودم

تو ترسی نداری از عشق و جدایی

                       می خوای پر بگیری به سمت رهایی


برای تو موندن دلیلی نداره

                      برات حرف رفتن شده راه چاره


پی نوشت: چرا هیچ وقت نموندم ؟

نظرات 22 + ارسال نظر
+ جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:44 ب.ظ

از بس که واسه همه و با همه بودی .نموندی.البته شایدم اشتباه می کنی .تو فقط هستی که باشی!
تو نه بارونی نه شن باد
تو نه مرحمی نه فریاد
تو نه خسته ای نه هم پا
تو نه از غیری نه از ما
تو نه بیرون نه درونی
تو نه ارزون نه گرونی
تو نه خاکی پوشش گنج
نه یه مهره توی شطرنج
تو فقط هستی که باشی
تو نه مرگی نه تلاشی
نمی تونم نمی تونم
تو رو هم صدا بدونم
تو یه روز سبزی یه روز زرد
تو یه روز همدردی یه روز درد
اگه اشتباه می خونم
بگو راست بگو بدونم
تو کدوم رنگی کدوم بو؟
اگه سکه ای کدوم رو؟
که نه ظلمت نه فروغی
نه رکودی نه قلوبی
نکنه حرفای خامم
خاطره عزیزو آزرد
نکنه اسم حقیرم تو کتابای تو خط خورد!؟
والل... تو رو نمی دونم چرا ولی امیدوارم یکی پیدا شه که بتونه باتو بمونه.:)
بخند.

مینا شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:14 ب.ظ

من نمیدانم تو کجا میروی...
چه خواهی کرد...
عاشق چه کسی میشوی ...
اما برای ستایش کردنت اماده ایستاده ام.
:-)

مینا شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:56 ب.ظ

اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند.



اگر خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست



اگر ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت میخواهید...


سپیده یکشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:15 ب.ظ

شاید بخاطر اینه که هیچ وقت عاشق نبودی؟

شاید
----------------------------------------------------------------



دوباره یه تعدادی از نظرات حواسم نبود پاک شد!

مخذرت

ارغوان-tp دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:15 ق.ظ

عزیزم هنوز خیلی زود که تصمیم بگیری بمونی
الان وقت جوونی و خوش گذرونی وعشق و حال وقت واسه موندن و عاشق شدن پیدا میشه
ی روزی ی کسی ی جایی ی چیزی صبر داشته باش
بالاخره یکی پیدا میشه که تو رو مسموم کنه
عزززززززززززززیزم
oooooooommmmmmooooooooooohhhhhhhmmmmmmmmm

[ بدون نام ] سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:20 ق.ظ

جوونی و خوش گذرونی !.آره .جوونی کن .مثل همه .

toxin_shz_sara سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:35 ب.ظ

من در جواب فقط این شعر رو میگم

امیدوارم خودت پیدا کنی جوابتو از توش

اینو از طرف سپهر میگم برای کسی که میاد و مسمومت میکنه

....................................................
کسی بی خبر آمد ، مرا دست خودم داد
کسی مثل خودم غم ، کسی مثل خودم شاد
کسی مثل پرستو در اندیشه پرواز
کسی بسته و آزاد ، اسیر قفسی باز
کسی خنده ، کسی غم ، کسی شادی و ماتم
کسی ساده کسی صاف ، کسی درهم و برهم
کسی پر ز ترانه ،کسی مثل خودم لال
کسی سرخ و رسیده ، کسی سبز و کسی کال
کسی مثل تو ای عشق ، مرا یک شبه رویاند
کسی مرثیه آورد برای دل من خواند
من از خواب پریدم شدم یک غزل زرد
و یک شاعر غمگین مرا زمزمه می کرد

.............................................................
وقتی این پیدا شد تو هم موندنی میشی

برای سارا جون! چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:27 ق.ظ

همه شب خواب می بینم که آسمون آبی شده
این شبه تارو سیاه دوباره مهتابی شده
می بینم صبح شده و راز منو تو همه جا
مییون مردم شهر دوباره آفتابی شده
بییان!تا با هم بشیم انگشتره هزارنگین
پر بدیم به آسمون با ماهو خورشید همنشین
بیاین تا آشتی بدیم گلهای سرخو با خزون
بیاریم مهتابو امشب روی بوم خونمون
دل به آتیش بزنیمو دست بدیم به دست هم
ورداریم سنگ غمو از روی دوش آسمون!
چه خوبه جادو کنیم با هم بریم پیش خدا
تا کلید کنج عشقو بزاره تو دست ما
ببره ما رو یه جا تو سر زمین پریا
میون ابرا روی قالیچه ی ستاره ها
بییان!تا با هم بشیم انگشتره هزارنگین



چون خواستی می گم:اسممو!مریم یا مریمi حالا هر چی دوست داری صدام کن:))(شب بخیر)

toxin_shz_sara پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:06 ب.ظ

مریم یا پروانه؟

مهم اینه که دوستمونی و دوستت دارم

مرسی بابت شعر

[ بدون نام ] جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:20 ق.ظ

منم بوس فقط واسه تو .

مریمi جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:26 ق.ظ

اسمم یادم رفت!:)) برام دعا کن سارا جون .چند شب خواب ندارم.عجب بدبختی ها!

حسن جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:57 ب.ظ http://makhmal.blogsky.com/

سلام
خوب هستید
یه سری به ما هم بزنید.
خوشحال میشیم

تو که میدونی من کیم جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:20 ب.ظ




من فقط عاشق اینم
حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شیم
تو بگی که نمیتونم

من فقط عاشق اینم
بگی از همه بیزاری
دو سه روز پیدام نشه
تا ببینم چه حالی داری

من فقط عاشق اینم
روزایی که با تو تنهام
کاروبار زندگیمو
بزارم برای فردا

من فقط عاشق اینم
وقتی از همه کلافم
بشینم یه گوشه دنج
موهای تورو ببافم
عاشق اون لحظه ام
پشت پنجره بشینم
حواست به من نباشه
دزدکی تورو ببینم

من فقط عاشق اینم
عمری از خدا بگیرم
اونقدر زنده بمونم
تا به جای تو بمیرم تا به جای تو بمیرم ...

گریه ـ مریم دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:50 ب.ظ

یه کیف پول پیدا نکردید؟
نشونی:مشکیه !مستطیله!اااااااااااااااااااا ...عکس یه گوسپند توپول هم روشه...الهی که هر کی برش داره دستش بره زیر تریلی ۱۸ چرخ!ولی اگه پیدا کنه بیاره بده بهم .پشیمون نمیشه!
گوسپند عزیزم.دعا کنید پیدا شه .خیلی دوسش داشتم.

[ بدون نام ] دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:38 ب.ظ

لولوووووووووووولولللللوووووووووووو.قربون همتون که دعا نکرده براورده شد.کیف پولم پیدا شد.

bahar سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:42 ق.ظ

در جهان هرگز مشو مدیون احساس کسی
تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی
گوهر خود را نزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی

toxin_shz_sara سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:20 ب.ظ

یه کاره مهم باهات دارم جناب سالار

خیلی مهم

ربطی به اینجا و بچه هاش نداره

چطوری می تونم پیدات کنم؟

ایرانسل ام که خاموشه! همون 4390

نمیدونم کجا هم گذاشتمش! باز فکر کنم گمش کردم !

میل بزن خانوووم :-)

مریم سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:55 ب.ظ

بروبچ ۲۲ بهمن یادتون نره!:))
۲۲ بهمن.

مینا یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:00 ب.ظ

هوای چشمهای من ،کمی تا قسمتی ابریست
ولی چندی است،از باران بار آور نشانی نیست

دوباره ،تحت تاثیر هوای پر فشار غم
دلم یخ می زند ،اما چه باید کرد، چاره چیست

نه حرف ،که این درد گیاه خشک هر باغ است
چگونه می توان در قحط آب و روشنایی زیست

نمی دانم برایت از کدامین درد، بنویسم
فقط این را بدان ، اینجا نفسها هم زمستانیست

چرا پرسیده ای ؟کی اینچنین کرده پریشانش
مگر تو خود نمی دانی فراسوی خیالم کیست؟

به بارانی ترین شبها قسم،جز در فراق تو
دل بیچاره ام یک آن ، به حال زار خود نگریست

تمام فکر و ذکرم اینکه یک روزی تو می آیی
اگر چه خوب می دانم ، که این جز آرزویی نیست

مردد مانده ام اینجا میان ماندن و رفتن
که بین وچشم و ابرویت ، بلا تکلیفی محضیی است:

پل ابرویت می گوید: «توقف مطلقاٌ ممنوع»
نگاهت می دهد اما به من فرمان، که اینجا ایست!

نمی دانم بمانم ،یا بدست باد بسپارم
درخت بید بختم را ، که تقدیرش پریشانی است

مریم جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:30 ب.ظ

چرا دیگگگگگگگه نمی نویسی ؟حالت خوبه؟

شاید حالم خوب نیست !!!!!!!!!!!

مریم جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:44 ب.ظ

داره بارون می باره.غمت چرا؟

donay شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ

khosham miad ke hame bahat kar daran va hame ham ye shomare irancel azat daran to hichvaght nemitoni ba ye nafar bashi chon dost dari ba hame ertebat dashte bashi va bad age khoshet nayomad beri

من آزادی رو دوسش دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد