آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

پدر بزرگ خوبم یا بابا حاجی

اکنون من* و او* دو پاره یک واقعیت ایم.......

من:من!
او:مرگ
       
  
نظرات 3 + ارسال نظر
آمد شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:23 ب.ظ http://amedth.persianblog.ir

توصیف کوتاه و زیبایی بود از بودن یا نبودن.

بی اسم شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:24 ب.ظ http://bargashti.blogfa.com

خدایش بیامرزد .

مریمi شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:12 ب.ظ


نوچ ...
انگار مرگ پدر بزرگ نیست که ناراحتت کرده!
موضوع نبودن بابا حاجی!
اگه موضوعی ناراحتت می کنه یه جور دیگه به قضییه نگاه کن...
این بار واسه پدر بزرگت نه بلکه برای خودت آرزوی آرامش می کنم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد