آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت
نظرات 10 + ارسال نظر
مژگان یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:45 ق.ظ http://mojy25.persianblog.ir

سلام...ممنون از کامنتت.. خیلی جالب می نویسی...

مریم یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:48 ق.ظ

امروز بارون بارید ومن چه کیفی کردم !
آخه بارون که بارید ...آسمون که تمیز شد...هوا که عالی...زندگی به این قشنگی ...دیگه غمت چرا؟!

م ی ن ا یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:40 ق.ظ

:-(
منو ببخش اسمونی

i یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:38 ب.ظ

نمی خوای در مورد عکسی که گذاشتی چیزی بنویسی؟به دلم شده موضوع جدیه!کسی بهت دروغ گفته؟؟؟!!!

هیچ

مریم یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:29 ب.ظ

هووووووووووم...امید که زودی شاد بشی !...این عکس دل آدمو ...
بخند!

مریم دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:21 ب.ظ

بالاخره خندیدی...لو لو لو لو لو...مبارکه !!!
این عکسه رو دوسش دارم...بازم از این عکسای خوشگل بزار...بخند ...بخند ...بخند ...همیشه به همه ی اتفاقای این دنیا بخنننننننننند...
شاد باش

با اینکه این عکس با این حجم باعث میشه دیر لود بشه و قالب بلاگ به هم بریزه <یکی دو روز دیگه editesh میکنم >

ولی ارزشش رو داره برای حسی مثل آرزوهای بزرگ دست یافتنی.امید.هیاهوی نشاط. خنده


وقتی آروم شدنت خیلی بعیده
اینجا یکی هست که به حرفات گوش میده

برگرد به من مثل پرندهی که درختش رو پیدا کنه
برگرد به من مثل کسی که شبونه هوس دریا کنه


برگرد به من مثل پرندهی که درختش رو پیدا کنه

مریم دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:45 ب.ظ

آره ارزششو داره ...زندگی کردن به شرط بودن در کنار این حس هایی گفتی ارزش داره!
شعر می گی؟...برگرد به من مثل پرندهی که درختش رو پیدا کنه! به در می گی دیوار بشنوه! ...آهای دیوار لعنتی آخه این آسمونی چقدر داد بزنه ؟کی می خوای بشنوی؟
امید ..ایمان...امید...ایمان...خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!
راستی اصلا دیر لود نمی شه ها!
بازم تا همیشه بخند!

این عکس دیر lod میشه و قالب بلاگو هم به هم ریخته!
1 2 روزدیگه editesh میکنم

ولی حس خوبش باعث شده اینو اینجا گذاشتم!
آرزوهای بزرگ دست یافتنی, پر هیاهو و خنده

وقتی آروم شدنت خیلی بعیده
اینجا یکی هست که به حرفات گوش میده

برگرد به من مثل پرنده ای که درختش رو پیدا کنه
برگرد به من مثل کسی که شبونه هوس دریا کنه

برگرد به من مثل پرنده ای که درختش رو پیدا کنه

م ی ن ا سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:03 ق.ظ

مرسسسسسسسسسسسسسییییییییییییییییییییییییی
این محبتت همیشه به یادم میمونه

i سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:28 ق.ظ

عجب!من که این عکسو می بینم حس رهایی و یه شور عجیبی رو در خودم حس می کنم !حالا حس تو هیاهو و خنده ...سوال!
چراوچی شدکه یهویی این حسو در خویش داری...سواله!...
ایشال... قالبت بریزه به هم ...اینم شد قالب!قدیمی رو بیشتر دوست داشتم .(کو_گوشه_شنوا)می سازیم با سلیقه ی شما!
-خوش باش و پر هیاهو ...بخند!شعرتم قشنگه ...

moti چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:31 ب.ظ

jalebe
shakhe ha ro mishkonan bad mishinan ro kondash gerye mikonan
gerye nakon be shakhe haee ke shekasti negah kon
daran to seilabe ashkat ghargh mishan
........ye ruz ye dastan vasat neveshtam
un dastan yeki az ghashang tarin dastanam bud
to ham baram neveshti
tanha kasi budi ke vasam neveshte
azat mamnunam


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد