آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

پلیس امنیت اجتماعی

 

تلفن زنگ زد (بابایی)

       یه صدا خفن از پشت گوشی اینجوری گفت:بیایین خونه یه نامه اومده برای شما !

      حالا چی نوشته؟ شروع کرد به خوندن نامه: 

حسب دستور  مقام قضایی پیرامون پرونده برای ارائه پارهای از توضیحات به این شعبه خوانده میشوید.  پلیس امنیت اجتماعی

 

منو میگی خیلی خونسرد گفتم :حتما اشتباه اومده و زود ارتباط رو قطع کردم. 

رفتم تو فکر و همه غلط هام از جلوم رژه میرفتن: 

 

همین لایی کشی اخیر (تو ۳ پست قبل)---تولد مختلط ---شرکت در EX پارتی---دستور ایست یه پلیس و شنین جمله برو بابا از طرف من ----پول دادن به یه نفر که تو یه دعوا ساختگی یکی رو بزنه--بیلاخ  نشون دادن به یه سرباز---سوار کردن خانومها خوشگل----و غیره 

  

با اعتماد به نفسی مثال زدنی رفتم خونه(کسی که حساب پاک است از محاسبه چه باک است)

 

بابام باهام دعوا کرد که خود ایشون تو این همه سال پاشون به این جور جاها باز نشده بدش شما .......... (البت نه با این ملایمت)

نظرات 8 + ارسال نظر
مریم و سعید و سروش یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:02 ب.ظ http://saghf.blogsky.com

به ابطحی قرص خوراندند و مطابق میلشان اعتراف گرفتند. بیایید این دنیاپرستان دین فروش را رسوایشان کنیم .

م ی ن ا یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:28 ب.ظ

به چشم من تویی که اسمونی
مرسی به خاطر همه چیز

[ بدون نام ] دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:36 ق.ظ

http://mar.blogsky.com/

مهناز دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:15 ق.ظ

خب چکار کرده بودی؟
هیچ دلم نمیخواد یکی از اینا واسه من بیاد

مریم سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:16 ق.ظ

سام علیک
آخرش مچتو می گیرن !
حالتم می گیرن!
بالاخره کدوم مورد بود؟
زندانم می ری ؟یا نه؟...

م ی ن ا چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:04 ب.ظ

سپهر این یکی واقعا تو رو به یادم میاره
تو و اسمون
............
وای ی ی ی ی ی ی ی ی
مراقب خودت باش جیگیلی جون

[ بدون نام ] چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:27 ب.ظ

ماهی خانوم همهیشه دلتنگت خواهد بود تا.....
یه روز سیاه
یه روز سفید
یه روز زرد
یه روز برای تو که شاعرانست....
یه روز تویی روزی که شب نمیشه....
تو چشم من تویی که اسمونی
تو خواب من تویی که مهربونی
هنوز عزیز هنوز عزیزترینی....

moti شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:01 ب.ظ

بزغاله مو وز وزی

این رو تایید میکنم تا بدونی هیچ وقت واسم مهم نبوده حرفات

این دختره از همون اول یه نفرت خاصی به من داشت نمیدونم چرا
امیدوارم اینقدر خودتو اذیت نکنی تپل خانوم :-)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد