آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

لاک پشت پسر بچه سکس

پسرک دوازده ساله ؛ لاک پشت مرد ه ای که ماشین از رویش رد شده بود را با نخ می کشید.

او وارد یکی از خانه های “فساد” اطراف آمستردام شد و گفت:

- من می خواهم با یکی از خانم ها س ک س داشته باشم. پول هم دارم و تا به مقصودم نرسم از اینجا نمی روم.

گرداننده آنجا که همه به او “مامان” می گفتند و کاری با اخلاقیات و اینجور حرفها نداشت اندکی فکر کرد و گفت:

- باشه یکی از دخترها ( روسپی ها )رو انتخاب کن

پسرک پرسید: هیچکدامشان بیماری مسری که ندارند؟

“مامان” گفت: نه ندارند

پسرک که خیلی زبل بود گفت:

- تحقیق کردم و شنیدم همه آنهایی که با لیزا میخوابند بعدش باید یک آمپول بزنند. من هم لیزا را میخواهم

اصرار پسرک و پول توی دستش باعث شد که “مامان” راضی بشه. در حالی که لاک پشت مرده را می کشید وارد اتاق لیزا شد .

ده دقیقه بعد آمد بیرون و پول را به “مامان” داد و می خواست بیرون برود که “مامان” پرسید:

- چرا تو درست کسی که بیماری مسری آمیزشی دارد را انتخاب کردی؟

پسرک با بی میلی جواب داد: [(دنباله...)]

- امروز عصر پدر و مادرم میروند رستوران و یک خانمی که کارش نگهداری بچه هاست و بهش کلفت میگیم میاد خونه ما تا من تنها نباشم..

این خانم امشب هم مثل همیشه حتما با من خواهد خوابید و کارهای بد با من خواهد کرد. در نتیجه این بیماری آمیزشی به او هم سرایت خواهد کرد

بعدا که پدر و مادرم از رستوران برگشتند پدرم با ماشینش کلفت را به خونه اش میرسونه و طبق معمول تو راه ترتیب اونو خواهد داد و بیماری به پدرم سرایت خواهد کرد

وقتی برگشت آخر شب پدرم و مادرم با هم اختلاط خواهند کرد و در نتیجه مادرم هم مبتلا خواهد شد. فردا که پستچی میاد مثل همیشه مادرم و پستچیه قاطی همدیگه میشن

قصد من مبتلا کردن این پستچی پست فطرت هست که با ماشینش روی لاک پشتم رفت و اونو کشت.

نظرات 5 + ارسال نظر
آهو سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:22 ب.ظ http://ahooo.blogsky.com/

عالی بود!اصلا نمی شد حدس زد!...مرسی

م ی ن ا دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:40 ق.ظ

مثل همیشه راه سخت.......

مهناز شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:33 ق.ظ

مثل همیشه

مریم سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:20 ق.ظ

من این نوشتتو خیلی دوست دارم
قبلا هم نظر داده بودم ...راستی این مدل جدید بکگراندم دوست ندارم!

مصطفی سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:09 ق.ظ

خیلی عالی بود؛تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد