کوپه شماره ۱۳ از قطار زندگی
خانه من روایتگر خاطرات زندگیم است
از دیدگاه خودم ! همین!
خانه من پر است از اتفاقات شیرین و تلخ!
خانه من پر است از احساس ناب عاشقی!
خانه من امن و امان است
و همیشه درش باز است! بفرمایید داخل!
قدمتان روی چشمهایم
ادامه...
تنها روی ایوان_ سردی نشستم...آزادو رها!رهاتر از همیشه...حسی هم به هیچ کس و هیچ چیز ندارم...حتی به به صندلی ِخالی ِ کنارم...جایی اومدم دورتر از اونچه که تصور کنی.مزاحمی نیست.سکوت است و سکوت و سکوت. نفس می کشم در هوایی پاک.نفس می کشم در هوایی خالی از همه چیز.خالی از عطر فریبنده تو.حتی خالی از آلودگی ِ همیشگی ِ شهرِ تو.من اینجام،در آرامشی مطلق.آرامشی که حتی تصورش رو هم نمی کردی.دریغ از یک لحظه ارتباط با دنیای تو.امشب آسمون من تا آسمون تو میلیارد ها ستاره بیشتر داره و حتی شاید کرور کرور گل سرخ...
تنها روی ایوان_ سردی نشستم...آزادو رها!رهاتر از همیشه...حسی هم به هیچ کس و هیچ چیز ندارم...حتی به به صندلی ِخالی ِ کنارم...جایی اومدم دورتر از اونچه که تصور کنی.مزاحمی نیست.سکوت است و سکوت و سکوت. نفس می کشم در هوایی پاک.نفس می کشم در هوایی خالی از همه چیز.خالی از عطر فریبنده تو.حتی خالی از آلودگی ِ همیشگی ِ شهرِ تو.من اینجام،در آرامشی مطلق.آرامشی که حتی تصورش رو هم نمی کردی.دریغ از یک لحظه ارتباط با دنیای تو.امشب آسمون من تا آسمون تو میلیارد ها ستاره بیشتر داره و حتی شاید کرور کرور گل سرخ...
چه زود 4 سال گذشت،بزرگ شدن اونقدر ها هم بد نیست گاهی دلم واسه بچه گی کردن های اون روزها تنگ می شه
بله زمان خیلی زود میگذره s .emad
:-)