اگه یه روز بری سفر
بری ز پیشم بی خبر
اسیر رویاهام میشم
دوباره باز تنها میشم
به شب میگم پیشم بمونه
به باد میگم تا صبح بخونه
بخونه از دیار یاری
چرا میری تنهام میزاری؟
اگه فراموشم کنی
ترک آغوشم کنی
پرنده دریا میشم
تو چنگ موج رها میشم
به دل میگم خاموش بمونه
میرم که هر کسی بدونه
میرم به سوی اون دیاری که توش منو تنها نزاری